شیعه با دل حزین به عزای شاه دین بفشان سرشک غم توبه دیدۀ یقین
واحد ایام محرّم، از مرحوم ناخدا عباس دریانورد
شیعه با دل حزین به عزای شاه دین بفشان سرشک غم توبه دیدۀ یقین
که ز ظلم کوفیان و جفای شامیان به زمین کربلا شده کشته شاه دین
چو شنیده خواهرش که تن برادرش ز فراز ذوالجناح بفتاده بر زمین
به فغان وا أخا شد برون ز خیمه گاه به شتاب و واهمه سر نعش شاه دین
چو بدیده پیکرش به بخل نظاره اش که بدی فزون هزار زخمها بهم قرین
زد به سر که یا اخا خیز و بنگر از وفا ده تسلی زینب در این دم واپسین
تو به جدّ اطهرت به جلال مادرت بده پاسخ ای شها تو به زینب حزین
به مقام پدرت به گلوی اصغرت سخنی برادرا بگو با من حزین
پاره پاره قاسمت اوفتاده در برت قد سرو اکبرت یک طرف فتاده بین
شمر دون آتش زده به خیامت یکسره خوار و سر گردان نگر غل به گردن عابدین
خواهران بی نوا دختران بی پناه به اسیری می برند سوی شام از ره کین
تو شها به این عزا تو به محفل و سرا نظر ترحمی تو به جمله مخلصین
ارسال دیدگاه