شام دل تنگیست از نو خاک ماتم بر سر است دیده ها دریای خون دل ها از این خونین تر است
واحد شب قتل حضرت علی(ع)، شعر از حاجب بروجردی، آهنگ از عبدالحسین خرمایی
شامدلتنگیستازنوخاکماتمبرسراست دیدههادریایخوندلهاازاینخونینتراست
قدسیانیکسرعزاداروسیهپوشیهاند حضرتآدمسیهپوشعزایحیدر است
عرشرافریادآمدکیهمهافلاکیان آمدآنمولاکهازجمعملائکبرتراست
ازگلویکوفهنایدصوتقرآنعلی غرقخونفرقعلیشاهعدالتپروراست
کوچههایکوفهکیبیننددرظلماتشب ناشناسیبهرامدادآنچناندلمضطراست
اییتیمزارامشبانتظارکَسنباش شامِ آغازِیتیمیهایجمعِ دیگراست
نالهوفریاداولادعلیآیدبهگوش دوریمرغچمنازلالههایاحمراست
بعدِپیغمبرز مردمشِکوِههاداردعلی دردِمولایمفزونازآسمانیاختراست
شانۀزهراشکستندآنگروهِ بیحیا شانهودستیکهجایبوسۀپیغمبراست
خانۀشاهِولایتجایگاهِ جبرئیل مهدِارشادحسینومهدِزینبپروراست
ازجهالتقومدونآتشبرآنکاشانهزد دختپیغمبردرآتشبیندیوارودَراست
بعدِ پیغمبرعلیمظلومِشهرکوفهشد زینبلایاحضرتجبریلباچشمتراست
وامصیبتخاکیانقدرعلینشناختند زینجهتپیغمبرخاتمپریشانخاطراست
ارچهبایدگوشۀعزلتگزیندمرتضی رادمردیکزدلاورفاتحانخیبراست
مسجدوسجادهامشبسختدلتنگعلی چاهِ تنهاییوغربتازهمهگریانتراست
دیدههادائمعطشانِ دیدارِ علی وعدهگاهِ تشنگانبرگردِ حوضِکوثراست
میسرایدنغمۀجانسوز«موجی»ازجگر انتظارشعفومولادرقیاممحشراست
ارسال دیدگاه